گفتیم کربلا... دلمان بی هوا گرفت
آری دل غریبه و هر آشنا گرفت
یادش بخیر، یک دهه از داغ روضه ها
ناله زدیم پای تو تا این صدا گرفت
ای خوش به حال آنکه نگاهت گرفتش و
ای خوش به حال آنکه برات از شما گرفت
ای خوش به حال آنکه ز دستان فاطمه
یک اربعین زیارت کرببلا گرفت
آمد به زیر قبّه و پائین پای تو
آنقدر گریه کرد که آخر دعا گرفت
ای خوش به حال آنکه ز پاهای زائران
تربت گرفت و برد و مریضش شفا گرفت
رحمت بر آن کسی که مرا نوکر تو کرد
لعنت بر آن کسی که مسیر تو را گرفت
خوردی زمین چنان که دل مصطفی شکست
افتادی و چنین دل خیرالنسا گرفت
لعنت بر آن کسی که به سینه نشست و بعد
موی عزیز فاطمه را از قفا گرفت
آمد کسی که چشم به انگشتر تو داشت
آمد کسی و زود ز جسمت عبا گرفت
برچسبها: اشعار مناجات با امام حسین, مناجات با امام حسین و گریز به روضه قتلگاه, اشعار روضه قتلگاه, اشعار شب عاشورا, شعر روضه قتلگاه بیت های سوخته...
ما را در سایت بیت های سوخته دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : beithayesookhtea بازدید : 151 تاريخ : سه شنبه 30 آبان 1396 ساعت: 16:25