روزه می گیرم ولی دائم به فکر روضه ام

ساخت وبلاگ

هر زمانی در دلم درگیر طوفان می شوم

یا حسینی می نویسم غرق باران می شوم

از مسلمانی فقط عشقش برایم مانده است

آخر از عشق علی یک روز سلمان می شوم

کار من را بیشتر دست کریمان بسپرید

در گرفتاری دخیل یا حسن جان می شوم

من گناهی هم اگر کردم جهالت کرده ام

تا گناهی می کنم فورا پشیمان می شوم

بار سنگینم مرا خیلی خجالت می دهد،

هر زمانی که سر این سفره مهمان می شوم

روزه می گیرم ولی دائم به فکر روضه ام

آب می نوشم دم افطار و گریان می شوم

روضه آب و گریه نان هر شب اهل دل است

دور از این روضه ها، بی آب و بی نان می شوم

جان من را هم گرفتی روضه را از من نگیر

جان تو بی روضه من خیلی پریشان می شوم

...................

مو پریشان...، بعدِ تو زینب پریشان می شود

همسفر با حرمله، با نیزه داران می شود

وحید محمدی 2 فروردین 1402

بیت های سوخته...
ما را در سایت بیت های سوخته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : beithayesookhtea بازدید : 93 تاريخ : پنجشنبه 3 فروردين 1402 ساعت: 13:21