از روی تخته ی در، پیکر او بردارید

ساخت وبلاگ

کیست این مرد که اوصاف پیمبر دارد

از قدم تا به سرش هیبت حیدر دارد

بی عصا آمده و حضرت موسی شده است

ریشه در سلسله ی حضرت جعفر دارد

بی سبب نیست اگر حاجت ما را داده

به لبش زمزمه ی سوره ی کوثر دارد

دلم از سوز غمش در تب و تاب افتاده

دلم از سوز غمش داغ مکرّر دارد

چند وقتی است که دنبال اجل می گردد

کنج زندان بلا روضه ی مادر دارد

چند وقتی است تنش سخت به هم ریخته است

اینقَدَر زخم، روی پیکر لاغر دارد

از روی تخته ی در، پیکر او بردارید

چند تا خاطره ی سوخته از در دارد

با عبا زود بپیچید به هم پایش را

اینکه اینگونه تنش ریخته دختر دارد

پیکرش از چه چنین بین گذر افتاده

یک نفر نیست تنش را ز زمین بر دارد

لا اقل چند کفن بهر تنش آوردند

دست کم روی تن سوخته اش سر دارد

پسرش آمده بالای سرش اما باز

روضه خوان دل من روضه ی اکبر دارد

همه جا را تن صد چاک علی می بینم

بس که در پیکر خود زخم ز خنجر دارد

 

وحید محمدی

لینک کانال اشعار و سبک ها در بالای صفحه


موضوعات مرتبط: امام موسی کاظم(ع)
برچسب‌ها: شعر روضه امام کاظم , شعر روضه موسی بن جعفر , امام کاظم , موسی بن جعفر , وحید محمدی بیت های سوخته...
ما را در سایت بیت های سوخته دنبال می کنید

برچسب : روی,تخته,در,پیکر,بردارید, نویسنده : beithayesookhtea بازدید : 167 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 9:03